نویسنده: علی جعفری
«آستان قدس رضوی»، از معتبرترین برندهای فرهنگی جهان است. بهره‌مندی از بیست میلیون «زائر مخاطب» سالیانه که مدام در حال افزایش است. تنوع حداکثری مخاطبان که رنگین کمانی هزاررنگ را حول حرم شکل می‌دهد و سابقه‌ای به عظمت هزار سال فعالیت مستمر، این آستانه‌ی مقدسه را به یکی از چند برند فرهنگی برتر جهان تبدیل کرده است. وقتی از آستان قدس به مثابه «برند فرهنگی» سخن می‌رود، منظور شخصیت الهی و قدسی حضرت امام رضا (علیه السلام) و حتی مدفن مطهر و مقدس ایشان نیست، بلکه مراد اعتباری است که به پشتوانه‌ی همین خورشید تابناک و مدفن درخشانش در اختیار آستانه‌ی مبارک و مدیریت آن قرار می‌گیرد.
2. آستان قدس رضوی، راهبر یکی از بزرگ‌ترین و اصیل‌ترین آیین‌های فرهنگی مذهبی جهان است. «مدیریت آیینی» به مثابه نوعی سبک مدیریتی متمایز و فاخر، اصلی‌ترین جلوه‌های خود را در مدیریت اماکن مذهبی بروز می‌دهد. از میان انواع اماکن مذهبی مثل مسجد، حرم، کلیسا، معبد و... اداره‌ی آیینی جغرافیای متنوع و چندکارکردی حرم، آن هم حرم عظیمی مثل مشهد الرضا (علیه السلام) لطیف‌تر و دشوارتر است. در این اوضاع دشوار و پیچیده‌ی مدیریتی، اگر سازمانی بتواند ضمن تعهد به هنجارهای مذهبی‌اش، رضایت حداکثری مخاطبان را نیز تأمین کند، در موقعیت ترازِ مدیریت آیینی قرار گرفته است. از این رو، آستان قدس رضوی یکی از پیشرفته‌ترین سازمان‌های فرهنگی ایران و جهان است و در مرز دانش مدیریت آیینی اماکن مذهبی قرار می‌گیرد. پس از توسعه‌ی کمّی حرم و ارتقای کیفیت مدیریت آن در سطحی جهانی و علاوه بر ادامه‌ی سنت‌های سیاسی قبلی، باید به دوره‌ها و سنت‌های جدیدی از تکاپوهای فرهنگی مدیریتی آستانه نیز اندیشید. یکی از نشانه‌های خودآگاهی به فوق العادگی برند فرهنگی آستان قدس، عزم به اعزام کاروان‌های خُدام حرم به اقصی نقاط ایران و جهان در دهه‌ی کرامت است. 3. آستان قدس رضوی، از کانون‌های اصلی تجلی جلال و جمال تشیع به شمار می‌رود. اگر تجمع عظیم عزاداران حسینی در عاشورا و مخصوصاً در اربعین، بزرگ‌ترین و باشکوه‌ترین «آیین زمانمند» شیعه و شاید بزرگ‌ترین آیین مذهبی جهان است، آستان قدس رضوی به مثابه بزرگ‌ترین «آیین مستدام» و جاری امت شیعی است. این «اَبَرآیین» به تدریج زیربخش‌های آیینی خود را نیز به ترازی جهانی تبدیل کرده است؛ آستان قدس رضوی میزبان یکی از سه نماز جماعت بزرگ جهان اسلام (در صحن جامع رضوی حرم مطهر) و صاحب بزرگ‌ترین آیین قرائت دسته جمعی قرآن امت اسلامی در ماه مبارک رمضان است که در جای خود بزرگ‌ترین محفل کتاب‌خوانی جهان نیز محسوب می‌شود.
4. آستان قدس رضوی، نمایشگاه باشکوه و تمام عیاری از تراز مطلوب سبک زندگی ایرانی اسلامی است. به محض ورود در حریم اصلی این حرم، تقریباً اغلب مؤلفه‌های فرهنگ عمومی ایرانیان به سوی شاخص‌های مثبت جهش می‌کند و تا مرزهای تیپ ایده‌آل زندگی جمعی پیش می‌رود. نظم هنجاری، وجدان کاری، همکاری و همیاری، احترام متقابل، محبت و هم بستگی، خانواده‌گرایی، معنویت، بهداشت، زیبایی شناسی و... ارتقا یافته و در اوج است. بسیار مهم است که این فضای فرهنگی پیشرفته، در فرایندی از مشارکت و همدلی همه جانبه‌ی زائران ساخته شده و از ماهیتی کاملاً هنجاری و نه لزوماً قانونی برخوردار است.
شاید بتوان گفت که آستان قدس رضوی بکرترین و دست نخورده‌ترین بوم زیست ایرانی است که از دل طوفان‌های سهمگین غرب و شرق زندگی با کمترین سیبی به درآمده و به مثابه کلکسیونی از اُمهاتِ فرهنگی هویتی ایرانیان برای همیشه‌ی تاریخ ایشان حفظ شده است. ایرانیان در آستان قدس رضوی بیش از هر نقطه‌ی دیگر جهان انگیزه و توان بروز خود واقعی‌شان را پیدا می‌کنند. تجربه‌ی زیارت رضوی، علاوه بر اینکه جان و جهان آدمیان را با ناب‌ترین معنویتهای برآمده از ارتباطات ولایی آغشته می‌کند، فرصت اختصاصی ایرانیان برای تجربه‌ی خویشتنی است که کلیت آن زیر آوار قریب به 200 سال غرب و شرق زدگی مدفون شده است. «زیارت زندگی» این آستانه، همانند رواقی انحصاری، امکان دسترسی به آن خویشتن زلال را فراهم می‌آورد؛ بنابراین اصلاً عجیب نیست که رهبر ایران آستان قدس رضوی را مرکز و قلب این سرزمین بداند. مردم ایران در هیچ جغرافیایی از سرزمینشان به اندازه‌ی حرم حضرت رضا (علیه السلام) در ابراز خصلت‌های اصیل ایرانی اسلامی‌شان راحت و بی تکلف نیستند. گویا در آستان قدس رضوی، ایرانیان ایرانی‌تر به نظر می‌رسند.
با توجه به اینکه سال به سال به شکوه فضا و وسعت کارکردی این «مرکزیت» افزوده می‌شود، بعید نیست که طی سالیان آینده، آستان قدس رضوی به بهشت مردم‌شناسان ایرانی تبدیل شود. برای مردم‌شناسان، دسترسی به موقعیت‌هایی که در آن‌ها اصل فرهنگ و هویت انسانی، فارغ از کمترین مانع بازدارنده‌ی بیرونی بروز و ظهوری ناب پیدا می‌کند، یک آروزی روش شناسانه‌ی بزرگ است. مردم شناسانی را تصور کنید که پی برده‌اند در یک جغرافیای فرهنگی خاص، موقعیت‌هایی وجود دارد که در آن‌ها خودفرهنگی مردم پیچیده و چندگانه‌ای مثل ایران بروز می‌کند.
5. آستان قدس رضوی، پس از قریب به سه دهه تکاپوی پساانقلابی، اینک و در اوایل دهه‌ی 90 نه تنها در جایگاه کارآمدترین سازمان فرهنگی کشور قرار گرفته است؛ بلکه در حوزه‌ی جهانی مدیریت آیینی فرهنگ، خصوصاً مدیریت اماکن مقدس، به مثابه سازمانی صاحب سبک شناخته می‌شود. آستان قدس رضوی اغلب مناسبات مدیریتی خود را به بلوغ رسانده و مجموعه‌ای نسبتاً در اوج به نظر می‌رسد. این موقعیت منجر شده که برند فرهنگی آستانه، به همان معنایی که توضیح آن گذشت، ارزش بی نظیری پیدا کند و عملاً به یکی از عظیم‌ترین سرمایه‌های فرهنگی مدیریت عالی آن تبدیل شود؛ سرمایه‌ی عظیمی که به پشتوانه‌ی آن می‌توان «حریم فرهنگی» آستانه را بسیار بیش از «جغرافیای حرم» پیش برده، عرصه‌های پهناورتر ملی و جهانی را به «حوزه‌ی استحفاظی حرم» اضافه کرد. بهره‌برداری اصولی و هوشمندانه از این برند فاخر، تأثیرات چشمگیری بر ارتقای فرهنگی آستان مقدس رضوی در پی خواهد داشت.
به نظر می‌رسد که پس از توسعه‌ی کمّی حرم و ارتقای کیفیت مدیریت آن در سطحی جهانی و علاوه بر ادامه‌ی سنت‌های سیاسی قبلی، باید به دوره‌ها و سنت‌های جدیدی از تکاپوهای فرهنگی مدیریتی آستانه نیز اندیشید. یکی از نشانه‌های خودآگاهی به فوق العادگی برند فرهنگی آستان قدس، عزم به اعزام کاروان‌های خُدام حرم به اقصی نقاط ایران و جهان در دهه‌ی کرامت است. این اقدام که در ابتدا تحت عنوان یک برنامه‌ی فرهنگی کلید زده شد، طی چند سال به یک آیین معنوی دلنشین، محبوب و مؤثر ملی و تا حدودی بین المللی تبدیل شده است. این پدیده‌ی فرهنگی جالب و قدرتمند که شبیه آن فقط در بازگشت کاروان پیکرهای تفحص شده‌ی شهدا از جبهه، انتقال ضریح اباعبدالله الحسین (علیه السلام) به کربلا و سفرهای استانی نایب امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تجربه و مشاهده می‌شود، نشان از اعتبار فوق العاده متراکم آستان قدس رضوی دارد.
6.طرح پیشرو دربردارنده‌ی برخی نمونه‌های جدید و پیشنهادهایی متفاوت برای استفاده‌ی بیشتر و بهینه‌تر از سرمایه‌ی فرهنگی آستان قدس رضوی در توسعه‌ی حریم و اقتدار فرهنگی آن است:
- تأسیس و اداره‌ی یکی از «بزرگ‌ترین شهرک‌های زیارتی سیاحتی جهان» در اطراف مشهد با هدف میزبانی فرهنگی از زائران مدعو: آستان قدس نباید از امکان «میزبانی فراحرمی» زائران غفلت کند. اجرای بسیاری از بسته‌های فرهنگی و حل انواعی از معضلات بینشی زوار، از ظرفیت خدمات فرهنگی در حال ارائه‌ی حرم خارج است. بهتر است که دایره‌ی میزبانی از محدوده‌ی حرم فراتر رود تا مدت بیشتری از تقویم «زیارت سفر» زائر را در بربگیرد. توسعه‌ی میزبانی فراحرمی وقتی اهمیت مضاعفی می‌یابد که بدانیم فضای سیاحتی فرهنگی شهر مشهد و اطراف آن هر روز بیشتر از قبل تحت تسلط و تأثیر پیامدهای فرهنگی پروژه‌های عظیم اقتصادی حوزه‌ی گردشگری این شهر قرار می‌گیرد. به عنوان یک مثال روشن، پروژه‌ی عظیم شهرک گردشگری شاندیز و پروژه‌های کوچک‌تر مشابه ممکن است چه سوگیری‌های جدی و چشمگیری را بر فضای فرهنگی زیارتی شهر مشهد تحمیل کنند؟ حال، اگر آستان قدس رضوی حیطه‌ی مسئولیت و اقتدار فرهنگی خود را صرفاً اداره‌ی حرم بداند و پشت دیوارهای آن را به حال خود رها کند، آیا این روند به کاهش نفوذ فرهنگی آستانه نخواهد انجامید و حتی به تدریج مناسبات داخلی حرم را تحت تأثیر قرار نخواهد داد؟ ! به نظر می‌رسد در صورت ادامه‌ی روند مدیریتی موجود که به صرف اداره‌ی حرم و توسعه‌ی محدوده‌ی جغرافیایی آن قانع است. نه تنها از فرصت‌های عظیم توسعه‌ی حریم فرهنگی آن صرف نظر شده؛ بلکه هر روز بیش از قبل حتی محدوده‌ی جغرافیایی آن در معرض هجوم و محاصره‌ی جریان‌های اقتصادی فرهنگی رقیب قرار خواهد گرفت.
در این میان، راه‌اندازی شهرک بزرگ خدمات زیارتی، که در نوع خود می‌تواند به بزرگ‌ترین اقامتگاه جهانی زائر تبدیل شود، فارغ از اینکه بنیان مرصوصی برای پیش روی اقتدار فرهنگی گفتمان رضوی خواهد بود، این امکان را نیز فراهم می‌آورد که تحت عنوان معتبر آستان قدس رضوی، با ده‌ها زائر مدعو، ارتباطات فرهنگی متمرکز و مؤثری برقرار شود. این شهرک زیارتی می‌تواند به کانون مصاحبت آستان قدس رضوی با آحاد برگزیده و نمونه‌ی دانش آموزان، دانشجویان، طلاب، کارآفرینان، صادرکنندگان، استادان، معلمان، کارمندان، سربازان، مأموران انتظامی، نیروهای نظامی، صاحبان صنوف، هنرمندان و... تبدیل شود. همچنین، می‌تواند به عنوان مرکز برگزاری اجلاس‌ها، هم‌اندیشی‌ها، کنگره‌ها و کنفرانس‌های مهم ملی شناخته شود؛ سنت اعزام کاروان‌های ورزشی جمهوری اسلامی به مسابقه‌های جهانی و المپیک را از جوار حرم علی بن موسی الرضا (علیه السلام) محقق کند و در تقویم برنامه‌ریزی سالیانه‌ی خود هفته‌های اختصاصی صاحبان انواع حرف، هنرمندان، ورزشکاران، دانشمندان، درجه‌داران رده‌های مختلف نظامی و انتظامی، امامان جماعت و جمعه، مداحان اهل بیت (علیهم السلام) و شعرای آیینی، ستاره‌های سینما و تلویزیون، پرستاران، پزشکان، شخصیت‌های سیاسی و احزاب، اقلیت‌های مذهبی، اهل سنت و... را تدارک ببیند. فاصله‌ی نسبتاً طولانی شهرک زیارت تا حرم مطهر را می‌توان از طریق یکی از سریع‌ترین قطارهای برقی جهان، شابه آنچه در ژاپن و شانگهای چین وجود دارد، به حداقل ممکن کاهش داد.
- تأسیس مهدکودک‌های معظم آستان قدس رضوی در کلان شهرها: مهدکودک‌های بزرگ به این آستانه امکان می‌دهد تا در مقاطع زمانی مشخصی، مثلاً طی دوره‌های تقویمی یکماهه، میزبان همه‌ی مهدکودک‌های یک شهر یا منطقه‌ی شهری باشد. حضور هرازگاه بچه‌ها و مربیان مهدکودکی کشور در اَبَرمهدهای از این دست و ارتباط‌گیری با برنامه‌های فرهنگی ناظر به گفتمان رضوی، تأثیرات چشمگیری در توسعه‌ی گفتمان و اقتدار فرهنگی آستان قدس خواهد داشت.
- سامان‌دهی شبکه‌ی «خادم کارشناسان مذهبی» معتمد آستان قدس در سراسر کشور: این شبکه آستانه را قادر می‌سازد که ارتباطات مذهبی خود را با زائران مراجعه کننده به کارشناسان حرم در بازه‌های زمانی بعد از زیارت هم ادامه دهد و مراجعه کنندگان را برای تکمیل چرخه‌ی مشاوره‌ی مذهبی، به خادم کارشناشان مستقز در مناطق مختلف کشور متصل کند.
- تأسیس آشپزخانه‌های غذای حضرتی در جغرافیاهای تجمع ایرانیان در اقصی نقاط جهان، مراکز استانی و مناطق شهری کشور: این آشپزخانه‌ها که هم راه‌اندازی و هم اداره‌ی آن‌ها به اتکای نذورات مالی و هدایای رضوی اهالی همان منطقه صورت می‌گیرد، به قدر وُسع خود می‌تواند حداکثر هر سال یک بار جمعیت‌های چشمگیری از ساکنان محلی را تحت پوشش متبرک غذای حضرتی قرار دهد.
- تأسیس مؤسسه‌های خیریه‌ی امام رضا (علیه السلام) در استان‌ها و شهرهای مختلف که مأموریت ویژه‌ی آن‌ها کمک به افراد بی بضاعتی است که بدون دستگیری، امکان زیارت آستان حضرت رضا (علیه السلام) را نخواهند داشت.
- تأسیس بزرگ‌ترین نمایشگاه و فروشگاه محصولات فرهنگی کشور در مجاورت آستان حضرت رضا (علیه السلام): این «نمایشگاه فروشگاه» علاوه بر اینکه یکی از ویترینهای بزرگ جبهه‌ی فرهنگی انقلاب اسلامی خواهد بود و از این طریق به کانون دمیدن روحیه‌ی اعتماد به نفس فرهنگی در بدنه‌های میلیونی جمعیت ایرانی تبدیل خواهد شد، همچنین فرصتی کافی، مهیا، صرفه‌جویانه و سالم برای تأمین سبد مصرف فرهنگی خانوارها محسوب می‌شود.
منبع مقاله :
جعفری، علی؛ (1396)، فرهنگ ایده‌پردازی و ایده‌پردازی فرهنگی، اصفهان: نشر آرما، چاپ دوم.